این ارتباط زبانی در جهان امروز جای خود را به حوزه تصاویر داده است. در این نوشته اشاراتی گذرا میشود به روندی که میتوان قرائن غیرکلامی را در احادیث معصومان(ع) بازتولید کرد. رسیدن به نتیجهای چنین بزرگ البته نیازمند کاری بس گسترده است. این نوشته فقط در حد طرح مسئله به این موضوع میپردازد.
حدیث از باب ارتباط کلامی است که از یک بعد وارد مقولات ارتباطات انسانی میشود؛ یعنی خود حدیث ضد ارتباطات غیرانسانی (ارتباطات غیر چهره به چهره) است. ارتباط کلامی، ارتباط رو در رو است که با هم به صورت شفاهی صحبت میکنیم.
واضح است که آنقدر که چهره صحبت میکند (شکل، رنگ و حالت چهره، تن صدا، نوع نگاه، حالت بدن و ...) زبان صحبت نمیکند. این بخش در حدیث حذف شده و قابل مشاهده نیست. یکی از کارهایی که باید انجام شود باز تولید این قرائن برای احادیث است و این کاری بزرگ و مشکل است.
نزدیک شدن به زبان طبیعی
باید به زبان طبیعی نزدیک شد، زبان طبیعی ائمه(ع) را باید شناخت. زبان طبیعی گویاست و زبان نوشتاری صامت است. کاری که بزرگان معانی، بیان، نحو و صرف کردند و آوردن شعرهای آن زمانه و مطالب آن زمانه به همین دلیل بوده است؛ یعنی اگر شعر صدر اسلام را میآورند برای این است که به ارتباطات کلامی یا طبیعی آن زمان نزدیک شوند. اگر «لسانالعرب» شواهد و کاربردهای یک لغت را میآورد برای آن است که خواننده به زبان طبیعی نزدیک شود.
زبان گفتاری و طبیعی به شدت پویا است و طبق زمان تغییر میکند؛ به همین دلیل فهم زبان طبیعی به شدت نیازمند زمانشناسی است. احادیث در هر دوره الگوهای خاص خود را دارند که از حیث ارتباطی باید استخراج شود و اینکه دوره فعلی به دوره کدام یک از ائمه (ع) نزدیکتر است. علم بلاغت همان ارتباط مؤثر است. امام(ع) در ارتباطات هم مرجع است؛ پس باید تفاوت ساختارهای ارتباطی ائمه (ع) استخراج شود.
چیزی شبیه بحث «ارتباطشناسی عاشورا» از دکتر حمید مولانا در واشنگتن. در روز عاشورا بهترین کسی که ارتباطشناسی میکند خود امام حسین(ع) است. برای این کار باید راه تفتازانی را ادامه داد؛ زیرا ارتباطشناسی حوزوی همین است. به علم زبانشناسی هم نیاز است که متأسفانه حوزه نسبت به این علم جدید غافل مانده است.
گاه یکی از دلایل عدم موفقیت حوزه در ارتباط برقرار کردن با دانشگاهیان همین عدم توجه به زبانشناسی است. زبانشناسی، مادر علم ارتباطات است. ما در دینشناسی، ارتباطشناسی داریم و در ارتباطشناسی، دینشناسی داریم. حالا باید همین را بر حدیث منطبق کنیم؛ یعنی تفاوت ارتباطشناسی امام صادق(ع) با ارتباطشناسی امام باقر(ع) و پیامبر(ص) و حتی در خود قرآن، آیات مکی و مدنی، همه باید استخراج شود.
بسترشناسی ارتباطات
بسترشناسی در ارتباطات امروز خیلی مهم است؛ یعنی اکنون ظرفهای ارتباطی، ظرفهای معنایی، حوزههای معنایی یا نظامهای معنایی به شدت در ارتباطات مؤثر است.
برای فهم احادیث ائمه(ع) لازم است ظرفهای ارتباطی یا حوزههای معنایی ائمه(ع) در طول 250 سال حضور ائمه (ع) فهمیده شود. با یک حدیث خاص از امام رضا(ع) نمیتوان یک حدیث عام از پیامبر (ص) را بدون توجه به حوزههای معنایی و زمانی تخصیص زد.
فرمودند:«کلم الناس علی قدر عقولهم» و جمع آوردن واژه عقل به این معنی است که با سطوح عقل و به همین قیاس با سطوح معنایی در احادیث روبروییم که باید به آن توجه کرد. باید ببینیم مخاطب چه کسی بوده است. آیا انسان عالمی بوده یا عوام بوده است. ائمه(ع) این هنر را داشتهاند که سختترین مطلب را به سادهترین وجه بیان کنند.
به همین مناسبت باید سطوح ارتباطی احادیث را استخراج کنیم. این سطوح به شرح زیر است:
1. ارتباطات درون فردی و ارتباط شخص با خودش: این سطح عمیقترین، بنیانیترین و اساسیترین سطح است. واضح است که اولین کار ائمه(ع) این بوده که فرد را از درون منقلب کنند. اینکه پیامبران میگویند کار ما ذکر است و اینکه تدبر در آسمان و زمین همهاش ذکر است، همان ارتباط درونی است. در این مرتبه باید احادیثی که ارتباط درون فردی را در بر دارد استخراج شود(مثل احادیثی که در ارتباط با تدبر و تعقل صحبت میکند).
2. ارتباطات بین فردی: ارتباط دو رفیق، زن و شوهر، دو همکار و از این قبیل اخلاقیات در این سطح قرار میگیرد.
3. ارتباطات درون گروهی: مثل ارتباطات خانوادگی و خویشاوندی، دعاها و احادیث، ارتباطات درون گروهی را به شدت برای ما بیان میکنند.
4. ارتباطات بین گروهی: ارتباطات در یک محله یا شهر یا یک قوم یا مثلا ارتباط بین روحانیت و مردم در شهری مثل قم. آیا در این ارتباط موفق بودهایم یا نه و دلیل آن چیست؟ این کار خیلی بزرگی است و اهمیت حوزه علمیه هم در این کار است.
5. ارتباطات درونسازمانی: مثل ارتباطات درون سازمانی، حکومتی- محلی و رابطه نمایندگان دولت با حوزه علمیه قم و مردم قم.
6. ارتباطات بین سازمانی: ارتباطات در سطح حکومت و سطح کلان کشور. احادیثی که در این باب است باید طبقهبندی شود.
7. ارتباطات منطقهای، بینالمللی، جهان اسلام و انسجام اسلامی که امسال به آن نامگذاری شده است.
8. ارتباطات جهانی: جهان بماهو جهان، «ناس» بماهو ناس. احادیث جهانشمول در این دسته قرار میگیرند.
رسانهشناسی ارتباطی
اگر احادیث این بخش تقسیمبندی و استخراج شود میتوان وضع کار و بودجه رسانههای سهگانه را روشن ساخت. اینکه ما در سیاستگذاری برای ارتباطات کلامی، کتابتی و تصویری در قالب رسانههای گفتاری، نوشتاری و تصویری باید به کدام ارتباطات و رسانه اهمیت و اولویت بیشتری بدهیم؟
در چه جاهایی حرف بزنیم؟ در چه جاهایی بنویسیم؟ کجا عکس نشان بدهیم؟ و در کجا ارتباط چهره به چهره داشته باشیم؟ این پرسشها باید از طریق رسانهشناسی ارتباطی حدیثی پاسخ بیابند.
سیاستگذاری اسلامی شیعه، ارتباطشناسی نوشتاری است. ارتباطات جهان، اکنون تصویری است. هالیوود جایزه اسکار را به فیلمی میدهد که تصویر بیشتری داشته باشد تا حرف و سخن. انسان تصویری شده و عقلش در چشمانش است و این بسیار خطرناک است. به دلیل کثرت ارتباط تصویری، مردم به سمت ماهواره و اینترنت گرایش مییابند و کمتر کتاب میخوانند.
سازمانشناسی ارتباطات و رسانه
در احادیث چقدر سازمانشناسی وجود دارد؟ حق وکالت، بحث خمس و زکات در فقه به همین اشاره دارد. سازمان رسانهای حوزه و اینکه خروجی حوزه منبر باشد یا کتاب و یا فیلم، در این بحث جای میگیرد.
الان جهان با سازمان رسانهای یهود به ارتباطات تصویری تبدیل شده است. یهود حتی خدا را هم میخواهد به تصویر بکشد. ما باید از احادیث، سازمان ارتباطی خود را استخراج کنیم.
نقد ارتباطی
شیوههای نقد ارتباطی کدام است؟ اگر میخواهیم مردم ماهواره نگاه نکنند چطور باید ماهواره را نقد کنیم؟ میتوان ادعا کرد که در احادیث، شیوههای نقد ارتباطی وجود دارد. اینکه ما چطور نقد کنیم که جوان مسلمان فیلم مبتذل نبیند، این شیوههای نقد را باید از احادیث استخراج کنیم.
نتیجه
بر اساس 6 مرحله قبلی باید یک الگوی کلان از احادیث استخراج کنیم. آن وقت میتوانیم بگوییم شیعهشناسی ارتباطی کردهایم.